نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبداللّه انصاری، از صحابه بزرگوار رسول خدا (ص) می رسد دردزفول متولد شـده و تـا 20 سـالگی نزد پدر خود تحصیل كرده، و آنگاه همراه پدر به عتبات رفته است و علمای وقت كه نبوغ خارق العاده او را مشاهده كردند، از پدرخواستند كه او را نبرد او در عراق چهار سال تـوقـف كرد و از محضر اساتید بزرگ استفاده كرد آنگاه در اثر یك سلسله حوادث ناگوار، به وطن خـویش بازگشت بعد از دو ...................................
نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبداللّه انصاری، از صحابه بزرگوار رسول خدا (ص) می رسد دردزفول متولد شـده و تـا 20 سـالگی نزد پدر خود تحصیل كرده، و آنگاه همراه پدر به عتبات رفته است و علمای وقت كه نبوغ خارق العاده او را مشاهده كردند، از پدرخواستند كه او را نبرد او در عراق چهار سال تـوقـف كرد و از محضر اساتید بزرگ استفاده كرد آنگاه در اثر یك سلسله حوادث ناگوار، به وطن خـویش بازگشت بعد از دو سال، باردیگر به عراق رفت و دو سال تحصیل كرد و به ایران مراجعت نمود تصمیم گرفت ازمحضر علمای بلاد ایران استفاده كند عازم زیارت مشهد شد و در كاشان با حـاج مـلا احـمـد نـراقـی صـاحـب كـتـاب مستند الشیعه، و صاحب كتاب معروف معراج الـسـعـاده فـرزنـد مـلا مـهـدی نراقی سابق الذكر ملاقات كرد و آنگاه به مشهد رفت و پنج ماه تـوقـف نـمـود شـیـخ انـصـاری سـفـری بـه اصفهان و سفری به بروجرد رفته و در همه سفرها، هـدفـش مـلاقات اساتید و استفاده از محضر آنان بوده است در حدود سالهای 1352 و 1353برای آخـرین بار به عتبات رفت و به كار تدریس پرداخت بعد از صاحب جواهرمرجعیت عامه یافت شیخ انـصـاری را خاتم الفقها و المجتهدین لقب داده اند او ازكسانی است كه در دقت و عمق نظر، بسیار كم نظیر است علم اصول و بالتبع فقه را واردمرحله جدیدی كرد او در فقه و اصول ابتكاراتی دارد كـه بـی سـابقه است دو كتاب معروف او، رسائل و مكاسب كتاب درسی طلا ب شده است علما بعد از او شاگرداویند حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به كتابهای او زده شده بـعـد از مـحـقـق وعلا مه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها كسی است كه كتابهایش از طرف علمای بعداز خودش مرتب حاشیه خورده دستخط مبارك شیخ انصاری، مشتمل بر اجازه اجتهاد و روایـتی كه به آیه اللّه میرزا داود، نجل حاج میرزااسداللّه بروجردی داده اند و او را با القاب و عناوین فضل و كمال تعریف و توصیف نموده اند.و شرح شده است.[1]
نـام او شـیـخ مـرتضی فرزند محمد امین بن شمس الدین بن احمد بن نورالدین بن محمد صادق شوشتری دزفولی، یكی از نامورترین و پرآوازه ترین فقها و مراجع عالیقدر تقلید در عصرهای اخیر، و یكی از محقق ترین چهره های علمی و فقهی قرون متاخر به شمار می آید.
نـام پـرشـكـوه شـیـخ مـرتـضی انصاری، توام با نبوغ و ابتكار و تحول و دقت می باشد او آغازگر و پـایـه گـذار اصـول نـویـنی در فقه و اصول جعفری است كه درقرنهای اخیر به حق او را شایسته دریـافـت لـقـب خاتم الفقها و المجتهدین نموده است هر چند او در زندگی و حیات مادی و معنوی خویش پیراسته و منزه از هر نوع تظاهر و تفاخر بوده است و در تلاشهای علمی خود جز خدا و رضـایـت او و جـزپـیـشـبـرد احكام الهی، فكر و اندیشه دیگری نداشته است و به تعبیر شاگرد نـامـدارش،مـرحـوم آیـه اللّه حـاج مـیـرزا حبیب اللّه رشتی، او تالی تلو مقام عصمت در علوم و اصول بود.[2]
نام مرحوم شیخ مرتضی با دو كتاب بسیار ارزنده فرائد الاصول والمكاسب در اصول و فقه هـمـراه اسـت و بـا این دو اثر جاودان، نام خود را در پهنه معارف اصیل اسلام جاودانه كرده است، كـتـابـهایی كه هم اكنون در دنیای دانش ومعارف اسلامی اعتبار جهانی دارد و حوزه های علمیه چـنـدیـن سـال بـا درس و بـحث وتحقیق روی آن دو كتاب سرمایه گذاری نموده و وقت صرف می كنند.
ولادت:
او در هـیـجدهمین روز ماه ذیحجه به سال 1214، روز غدیر، روز اكمال دین واتمام نعمت در شهر قهرمان پرور دزفول از سلاله پاك یكی از اخلاف جابر بن عبداللّه انصاری صحابی نامدار پیامبر عـالیقدر اسلام (ص) پا به عرصه وجود نهاد و به مناسبت تولد در روز ولادت علی (ع)، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردیدپدرش شیخ محمد امین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه اسلام و مادرش دختریكی از علمای محل و بانویی پرهیزكار و باتقوی در عصر خود، هر دو از اخیار ونیكان و صالحان عصر بوده اند.
او در چـنـیـن خـانـواده ای چـشم به جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و ازهمان دوران كودكی به فراگرفتن قرآن و معارف اسلامی پرداخت و به زودی آثار نبوغ و ذكاوت در او مشاهده گردید پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه واصول پرداخت و در این دو رشته، آن چـنان استعداد و شایستگی نشان داد كه حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه اجتهاد نائل آمد.
مقام علمی:
مـقـام عـلـمی او در حدی است كه به حق و شایستگی تمام، او را خاتم الفقها وپایان دهنده و تـكـمـیـل كننده فقاهت لقب داده اند و او یكصد و پنجاه سال تمام است كه بر جهان فقه و اصول و حـوزه هـای عـلمی شیعه حكومت و زعامت روحی و فكری دارد و اندیشه ها و ابتكارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقهااست.
او نـظـریـات ابـتكاری و ابداعی بی شماری در فقه و اصول به وجود آورد كه می توان نظریه حاكم بـودن یكی از ادله بر دلیلهای دیگر در مبحث تعادل و ترجیح رااز نظریات مهم او به شمار آورد، و هـمـچـنـیـن بـهـا دادن شـایسته به عقل و خرد درشناخت حكم و قانون اسلام، و دیگر مبارزه با اخـباری گری رایج آن روز بود، كه شیخ بزرگوار ما توانست با یك رشته از بیانات دقیق علمی در بـرابر آنها بایستد و آنان رامتقاعد سازد، این امر از امتیازات بارز او به شمار می آید او كوشید كه به مـنـكـریـن اعـتـبارعقل در شناخت معارف و احكام اسلامی ثابت كند كه ملازمه ای میان عقل و شـرع وجـود دارد و آنـچه را كه عقل حكم می كند، شرع نیز حكم می كند و حكومت این قاعده در اغـلـب فـتـاوی و نظریات مرحوم شیخ، جلوه خاصی داد، منتهی باید خودعقل و آن قاعده فقهی مـورد ارزیابی قرار گیرد كه عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیزكدام قاعده باشد؟
او با این روش مـتـیـن و مستحكم، اصول اخباری گری رایج آن روز رادرهم كوبید و پایه ها و اصول مستحكمی بـرای فـقه و اصول نوین بنیاد نهاد و مسیراجتهاد را روشن و مبرهن نمود او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا واستخراج و استنباط احكام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه بازگشود و رمـزپـیـشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احكام الهی قرار داد كه خود بحث شیرین و مفصلی دارد.
اخلاق و رفتار شیخ:
شیخ انصاری (ره) نه تنها در فقاهت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود، بلكه در عمل نیز نظیر و هـمـتا نداشت او به مشكلات و امور مردم شخصا رسیدگی می كردو از احوال طلا ب و محصلین همواره جویا می شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین،با بودن علما و طلا ب در یكی از شهرستانها، اجـازه نـمـی داد سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می نمود كه در همان شهر به مصرف محصلین و طلا ب برسانند.
نـقـل شـده است كه: شخصی خدمت شیخ رسید و به او گفت: فلان طلبه چای می خورد! (گویا در آن زمان چای به این صورت كنونی مرسوم نبوده و جزتشریفات به حساب می آمده است) و با این سخن می خواست سعایتی كرده باشد كه شیخ حقوق آن طلبه را كم كند، ولی شیخ رو به او كـرده و گـفـت: خدا رحمتت كند كه این مطلب را به من گفتی، و دستور داد تا اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چای را نیزاز بیت المال به وی بپردازند تا اینكه با راحتی و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.
شـیـخ نـه تنها به طلا ب حوزه رسیدگی می كرد، بلكه همواره به فكر فقرا ومستمندان نیز بوده است، و شبها همانند رهبر و مولایش امیر المؤمنین (ع) به خانه های مسكونی فقرا سر می زد و مواد غذایی بر دوش گرفته، در بین خانواده های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می نمود.
در كـتـاب لؤلؤ الصدف چنین آمده است: و اغلب عطایای آن مرحوم در سربوده، كثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند كه همیشه سالانه و ماهانه به آنان می رسید و هیچ نمی دانستند از كـجـاسـت در وقـت سـحر بر در خانه فقرا می رفت بالباس مبدل، و صورت را ستر می كرد و به مـقـدار حـاجـت آنها مرحمت می فرمود وچون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی كه بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می آمده، آن مرحوم بوده است او انصافا روی اسلام را سفید كرد.
نـوشـتـه انـد كه یكی از یاران شیخ، نسبت به این كار انسانی وی (كمك به فقرا ومستمندان) از او ستایش و تمجید كرد شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و كرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است كه امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست كه به عنوان امانت نزد من می باشد و من به صاحبانش می رسانم.
حاشیه نویسان محقق:
در عـظـمـت علمی و نبوغ فكری شیخ مرتضی انصاری (ره) همین قدر كافی است كه اطلاع پیدا نـمـائیـم تـا كنون بیش از 200 نفر از علما و فضلا و دانشمندان ومعاریف رجال اسلامی بر كتب و نـوشـتـه هـای او حـاشـیه و تعلیقه نگاشته اند و كتابهای تالیفی او به كرات در ایران، عراق و دیگر كـشـورهای اسلامی مورد تجدید طبع قرارگرفته است، به حدی كه هم اكنون مواد غذای فكری طلا ب و فضلای حوزه های علمیه و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشكیل می دهد و شـخـصـیـتـهای بزرگی مانند: آخوند ملا محمد كاظم خراسانی (صاحب كفایه الاصول)، سید محمدكاظم یزدی (صاحب عروه)، حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، میرزا حسن آشتیانی، شیخ محمد حـسـین كاشف الغطا، سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ محمد جواد بلاغی،شیخ محمد حسن مامقانی و تعداد كثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار كه نام بردن آنها به درازا می كشد، بر آن حـاشـیـه و تـعـلـیقه دارند آنان نوشته ها و تالیفات شیخ رااصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق نگری و ژرف انگاری قرار داده اند.
اساتید:
شـیـخ بـزرگـوار مـا از مـحـضـر اسـاتید متعددی بهره جسته است كه هر كدام نقش ویژه ای در اثرگذاری در روحیه او داشته اند كه به بازگویی نام چند تن از آنان می پردازیم:.
1 ـ عموی بزرگوارش، آیه اللّه شیخ حسین انصاری (شاگرد صاحب ریاض، تاسن 17 سالگی).
2 ـ آیه اللّه سید محمد مجاهد (از شاگردان آیه اللّه وحید بهبهانی) او در سنین 18سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
3 ـ آیه اللّه شریف العلما مازندرانی كسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
4 ـ آیه اللّه ملا احمد نراقی (صاحب مستند الشیعه)، به مدت چهار سال تمام دركاشان.
5 ـ آیه اللّه شیخ موسی كاشف الغطا فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یك سال تمام.
6 ـ آیه اللّه شیخ علی كاشف الغطا، زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت 5 سال.
7 ـ آیه اللّه شیخ محمد حسن صاحب جواهر (مدت بسیار اندك محض تیمن وتبرك).
مجیزین شیخ:
تعدادی از اساتید عالیقدر این مجتهد مبتكر و توانمند در بالا ذكر شدند،تعدادی نیز اجازه روایتی یـا اجـتهادی به شیخ واگذار نموده اند كه اسامی چند نفر ازاجازه دهندگان به وی در اینجا ذكر می شود:
1 ـ آیه اللّه سید صدر الدین موسوی عاملی، اجازه روایتی داده اند كه در آن كلمه افضل و اكمل قید شده بود.
2 ـ آیه اللّه عارف سترگ، ملا احمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت كرده اند.
3 ـ آیـه اللّه شـیـخ مـحـمـد سعید قرجه داغی، اجازه نامه روائی جامع و مبسوطی درحق او صادر نموده اند.
شاگردان:
در مـكـتب پربار و حوزه پربركت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند كه هر كـدام از اسـتوانه های فقهی، و مجتهدین مسلم، كاوشگر دقیق ومحقق ارزشمندی بوده اند، چون محضر مبارك علمی او، مجتهد پرور محقق ساز واندیشمندنواز بود.
شـاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است كه از میان آنان شـخـصـیـتـهـای نـامی برجسته ای برخاسته اند كه هر كدام در یك صقع از اصقاع جهان اسلامی مشعل دار فقه و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث انبیا و رسولان بوده اند.
ما از تعداد كثیر این جمع، به ذكر اسامی چند تن از آنان بسنده می نمائیم:
1 ـ آیه اللّه میرزا محمد حسن شیرازی، صاحب فتوای بلندآوازه تحریم تنباكو.
2 ـ آیه اللّه شیخ جعفر شوشتری، خطیب توانا و كاتبی پركار و واعظ پرصلابت.
3 ـ آیه اللّه حاج میرزا حبیب اللّه رشتی، صاحب بدائع الافكار، و رساله اجاره و غصب.
4 ـ آیه اللّه سید حسین كوه كمری تبریزی، صاحب آثار و مثر فراوان و استادبزرگ حوزه نجف.
5 ـ آیـه اللّه شـیخ محمد حسن مامقانی، صاحب كتاب ذرایع الاحكام فی شرح شرائع الاسلام و كتب دیگر.
6 ـ آیـه اللّه شیخ محمد كاظم خراسانی، صاحب كفایه الاصول كه در تحقیق وتدقیق كم نظیر است.
7 ـ آیـه اللّه حاج میرزا محمد حسن آشتیانی، نماینده تام الاختیار مراجع نجف در تحریم تنباكو در تهران.
8 ـ آیه اللّه میرزا ابوالقاسم كلانتر، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری.
9 ـ آیه اللّه حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی وتفسیری.
10 ـ آیـه اللّه مـلا حـسـین قلی همدانی، شاگرد شیخ و صاحب منظومه حاج ملا هادی سبزواری، عارف نامی.
11 ـ آیه اللّه حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، مجتهد نامور و صاحب فتوای مشروطیت.
12 ـ آیه اللّه عابد و زاهد و فاضل بزرگوار، شربیانی، مجتهد معروف آذربایجانی.
13 ـ نـابغه نامی، سید جمال الدین اسدآبادی، بنیان گذار وحدت مسلمین ومبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی.
آثار و تالیفات:
آثار ارزنده و تالیفات گران سنگ و ارزشمندی از مرحوم آیه اللّه العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری (ره) به یادگار مانده است كه هر كدام نشانی از نبوغ، اجتهاد،دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربـانـی مـی بـاشـد ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آنها می پردازیم جا دارد نـویسندگان و محققین حوزه علمیه وبنیان گذاران كنگره شیخ اعظم انصاری (ره) به تبیین و تـحـلـیـل آثـار قـلمی او نیز بنشینندو افكار نو و طرحهای ابتكاری شیخ را از لابلای این كتابها و رساله ها بیرون كشند ودر اختیار حوزویان و دانشگاهیان كشور قرار دهند اینك لیست تالیفات آن بزرگوار:
1 ـ المكاسب (فقه) شامل مكاسب محرمه، خیارات، و احكام عمومی معاملات.
2 ـ فـرائد الاصـول (اصـول) شـامـل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی این دوكتاب عالی ترین روشهای فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرارمی دهد.
3 ـ رساله ای در تقیه.
4 ـ رساله ای در رضاع و نشر حرمت آن.
5 ـ رساله ای در قضا میت.
6 ـ رساله ای در مواسعه و مضایقه.
7 ـ رساله ای در عدالت.
8 ـ رساله ای در مصاهره.
9 ـ رساله ای در ملك اقرار.
10 ـ رساله ای در تبیین قاعده لاضرر و لاضرار.
11 ـ رساله ای در خمس.
12 ـ رساله ای در زكات.
13 ـ رساله ای در خلل صلوه.
14 ـ رساله ای در ارث.
15 ـ رساله ای در تیمم.
16 ـ رساله ای در قاعده تسامح.
17 ـ رساله ای در باب حجیت اخبار.
18 ـ رساله ای در قرعه.
19 ـ رساله ای در متعه.
20 ـ رساله ای در تقلید.
21 ـ رساله ای در قطع و جزم.
22 ـ رساله ای در ظن.
23 ـ رساله ای در اصاله البرائه.
24 ـ رساله ای در مناسك حج.
25 ـ حاشیه ای بر مبحث استصحاب.
26 ـ حاشیه ای بر نجاه العباد (رساله عملیه).
27 ـ كتابی در علم رجال (از وجیزه مجلسی بزرگتر است).
28 ـ تالیفی در اصول الفقه.
29 ـ حواشی بر عوائد نراقی.
30 ـ حاشیه ای بر بغیه الطالب.
31 ـ اثبات التسامح فی ادله السنن.
32 ـ التعادل و الترجیح.
33 ـ رساله ای در تقیه.
34 ـ رساله ای در التیمم الاستدلالی.
35 ـ رساله ای در خمس.
وفات:
سرانجام این رجل علم و فضیلت و شخصیت عالیقدر، در سن 67 سالگی به سال 1281 (مضمون آیه شریفه ظهر الفساد 1281) در 18 جمادی الثانی، با انبوهی از مفاخر و نوشته ها و ذخائر فكری و معنوی كه عموما در خدمت به اسلام بود، به دارباقی شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار سـاخـت هـنـگـام مرگ دارائی این زعیم عالیقدر اسلامی، معادل هفده تومان رایج آن روز بود كه همان مقدار هم مقروض بوده است.
جـسـم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولی الموحدین امیر المؤمنین علی (ع) دفن شد و وصی گرامی او، حاج سید علی شوشتری بنا به وصیت شیخ برجنازه او نماز گزارد.
[1] . آشنایی با علوم اسلامی، ص 309 .
[2] . شخصیت شیخ انصاری، به قلم نواده اش .
اندیشه قم