loading...
پایگاه تحقیقاتی بینگ بنگ
مهدی نعمتی بازدید : 803 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
ولادت
گردش زمان سال 1151 هجری قمری[1] را نشان می‌داد. در خانه محقّر و پر صفا و صمیمیّت آخوند ملا محمد حسن در جاپلق[2] كودكی دیده به جهان گشود كه او را ابوالقاسم نام نهادند. رفته رفته این كودك سعادتمند در دامان پاك مادری دلسوز ومهربان و زیر نظر پدر گرامی‌اش پرورش یافت. وی درسهای نخستین زندگی را كه شالوده شخصیّت علمی و معنوی او و سنگ بنای ایمانش بود در همان ایام به نزد پدر بزرگوار و مادر ....................ولادت
گردش زمان سال 1151 هجری قمری[1] را نشان می‌داد. در خانه محقّر و پر صفا و صمیمیّت آخوند ملا محمد حسن در جاپلق[2] كودكی دیده به جهان گشود كه او را ابوالقاسم نام نهادند. رفته رفته این كودك سعادتمند در دامان پاك مادری دلسوز ومهربان و زیر نظر پدر گرامی‌اش پرورش یافت. وی درسهای نخستین زندگی را كه شالوده شخصیّت علمی و معنوی او و سنگ بنای ایمانش بود در همان ایام به نزد پدر بزرگوار و مادر گرامی‌اش آموخت و شخصیّت معنوی‌اش شكل گرفت.
پدر بزرگوار میرزا، آخوند ملا محمد حسن، از اهالی شفت گیلان بود كه در آغاز جوانی برای تحصیل و فرا گرفتن علوم اسلامی، گیلان را به قصد اصفهان ترك گفته و به آن دیار مهاجرت كرده و پس از تحصیل از محضر دو تن از مدرسان آن شهر به نام میرزا هدایت الله و برادرش میرزا حبیب الله همراه استاد به جاپلق رهسپار شده بود.
مادر وی نیز دختر میرزا هدایت الله (از بانوان برزگوار و پرهیزگار) بوده است.[3]
آغاز تحصیل
ابوالقاسم دارای استعدادی خدادادی بود و از كودكی نشان رشد و پویایی در چهره او دیده می‌شد و از آینده درخشان وی حكایت می‌كرد. او مقدمات تحصیل خود را در محضر پدر بزرگوار گذراند و بعدها برای ادامه تحصیل به خوانسار مسافرت كرد و از محضر آقا سید حسین خوانساری (متوفای 1191 ق.) كه از بزرگان علمای آن عصر و از اساتید اجازه نقل روایت و از محققان علم رجال بود فقه و اصول را آموخت، و در این زمینه به مقام والایی ازعلم و كمال نایل گردید. او در همان شهر با خواهر استادش آقا حسین خوانساری ازدواج كرد.
وی سرانجام برای تكمیل تحصیلات و فراگیری بیشتر، در سال 1174 هجری به سوی كشور عراق رهسپار شد و در جوار آستان مقدس حضرت امام حسین ـ علیه السّلام ـ اقامت گزید.
در این دوران مدتی از محضر آیت الله وحید بهبهانی كه در آن روزها استاد كرسی فقاهت بود به شاگردی پرداخت و از مشعل علم و سرچشمه كمال آن استوانه بزرگ علمی كسب نور كرد و از آن جناب به گرفتن اجازه اجتهاد و نقل روایت نایل آمد.
میرزای قمّی پس از اقامت طولانی، در حوزه علمیه كربلا و فراگیریهای شایسته از آن مهد دانش و معرفت به منظور انجام رسالت مهم دینی به زادگاه خویش (جاپَلَق) بازگشت و در روستایی به نام «دره باغ» كه جای زندگی او و پدرش بود ساكن شد و مدتی نیز به روستای «قلعه بابو» رفت و در آنجا به تبلیغ و تدریس مشغول شد.[4]
مهاجرت به قم
میرزا در جاپلق و روستای قلعه بابو همچنان به ترویج مسائل دین و تدریس فقه و اصول مشغول بود ولی از طرفی چون در آنجا طالب علم و محصل چندانی وجود نداشت به ناچار به قم مهاجرت كرد و آن سرزمین مقدس را برای سكونت برگزید و از بركت حضرت فاطمه معصومه ـ علیه السّلام ـ در مدت زمانی اندك رشد و ترقی شایانی كرد و شهرت عالمگیر یافت و ریاست و مرجعیت شیعه به وی رسید. او پس از آن به كار تألیف و تصنیف، تدریس و صدور فتوا، و تبلیغ و ترویج دین پرداخت و مسجد جامع شهر را برای اقامه نماز جمعه و جماعت برگزید.[5] و بدین گونه رفته رفته آن شهر علم و دین كه پس از فتنه افغانها از عالم تهی گشته بود رونق پیشین خود را بازیافت و در شمار مراكز مهم علمی شیعه درآمد. در نتیجه حوزه علمیه قم حوزه اصفهان را ـ كه در آن زمان حوزه فعّال و پر تحرك و دارای مدرسان بزرگ بود ـ تحت شعاع خود قرار داد و توجه مسلمانان را به سوی خویش جلب كرد.[6]
فتحعلی شاه قاجار در این ایام بود كه در نخستین سفرش به قم به فضایل اخلاقی و كمالات نفسانی و مراتب فضل میرزا پی برد و برای زیارت او به مسجد جامع شهر آمد و در شمار مأمومین وی قرارگرفت و نماز ظهر و عصر را به آن بزرگوار اقتدا كرد و در نخستین ملاقات حلقه ارادت و محبّت آن جناب را به گردن افكند.
آثار علمی
میرزای قمی در اكثر علوم اسلامی چون فقه و اصول و كلام و علم معانی و بیان و غیر آنها تألیفات و تصنیفات ارزنده و بی‌سابقه‌ای از خود به یادگار گذاشته است كه هر یك از آنها بیانگر نبوغ فكری و احاطه علمی افزون و حسن سلیقه اوست.
گرچه این محقق عالی قدر اكثر آثار قلمی خود را در دوران سكونت در قم تألیف كرده است،[7] آغاز فعالیت تألیفی و تصنیفی وی به دوران جوانی و همان ایامی كه در حوزه علمیه خوانسار و خدمت آقا حسین خوانساری مشغول تحصیل بوده مربوط می‌شود. زیرا به طوری كه آقا بزرگ تهرانی ذكر می‌كند منظومه‌ای كه ایشان در علم بیان تصنیف كرده است در ربیع الثانی سال 1173 بیست و دو سالگی و در خوانسار پایان یافته است.[8] و از تألیف كتاب «مجموعه فوائد و بعض رسائل» در ماه محرم سال 1175 یعنی در اوایل تحصیل در كربلا (در 24 سالگی) فارغ شده است.[9] اكنون برخی از آثار قلمی او را معرفی می‌نماییم:
1. قوانین الاصول: مهمترین و مشهورترین تصنیف میرزا همین كتاب بوده كه به زبان عربی نوشته شده و مؤلّف در سال 1205 از تألیف آن فراغت یافته است. این كتاب یك دوره كامل علم اصول است كه جلد اول آن شامل مباحث الفاظ و جلد دوم آن حاوی مباحث عقلی است.
2. حاشیه بر قوانین: این كتاب در علم اصول است، و در آن به ایرادهای وارد بر قوانین الاصول پاسخ داده شده است.
3. حاشیه بر زبده الاصول شیخ بهائی.
4. حاشیه بر تهذیب الاصول علاّمه حلّی.
5. حاشیه بر شرح مختصر ابن حاجب عضدی. (این سه كتاب هر سه در علم اصول است.)
6. جامع الشّتات یا اجوبه المسائل (در سه جلد) حاوی یك دوره فقه از بحث طهارت تا مبحث بیان دیه‌ها به صورت سؤال و جواب. بعلاوه برخی از سؤالهای متفرقه و عقاید دینی و مسائل كلامی، از جمله ردّ بر صوفیه در آخر كتاب ذكر شده است.
7. مناهج الاحكام (در فقه)
8. غنائم الایّام فیما یتعلق بالحلال و الحرام: (فقه استدلالی).
9. معین الخواص: (در فقه ـ بخش عبادات).
10. مرشد العوام: (رساله عملیه ـ به زبان فارسی).
11. منظومه‌ای در علم بدیع (در 140 بیت) و منظومه‌ای در علم بیان.
12. فتحیّه: (در علم كلام).
13. دیوان شعر: (پنج هزار بیت شعر فارسی و عربی).
14. رساله‌ای در اصول الدین: (به زبان فارسی).
15. رساله‌ای پیرامون موضوع و حكم غناء.
16. رساله‌ای در عمومیت حرمت ربا در تمام معاوضات.
17. مجموعه‌ای از نصایح و مواعظ (نامه مفصل به فتحعلی شاه).
18. رساله‌ای در رد صوفیه و غلات.
شاگردان برجسته
یكی از خدمات بزرگ و فعالیتهای ارزنده این شخصیت علمی تربیت شاگردان ممتاز و نمونه‌ای است كه هر یك از آنها از مشعلداران علم و فقاهت و از بزرگان و شخصیتهای برجسته علمی به شمار می‌آیند. شاگردان برجسته میرزا عبارتند از:
1. آقا سید محمد باقر شفتی معروف به حجه الاسلام (متوفای 1260 ق.): او در قم نزد میرزای قمّی شاگردی نمود. پس از آن به كاشان مسافرت كرد و مدتی نیز نزد حاج ملا مهدی نراقی بهره علمی جست. آنگاه به اصفهان رفت و در آنجا ساكن شد.
معروف ترین تصنیف وی كتاب مطالع الانوار (شرح شرایع) است.[10]
2. حاج محمد ابراهیم كلباسی (1180ـ1261 ق).
او از مفاخر علمای امامیّه و از مجتهدان بزرگ شیعه به شمار می‌رود و در زهد و تقوا و عبادت زبانزد خاص و عام است، در دوران زعامت و مرجعیت استادِ كل وحید بهبهانی برای تحصیل به عراق مهاجرت كرد و از محضر بزرگانی همچون آقا محمد باقر بهبهانی، علاّمه بحرالعلوم، شیخ جعفر كاشف الغطاء، آقای سید علی طباطبائی (مؤلف ریاض المسائل) و میرزای قمی استفاده كرد. برخی از تألیفات و آثار ارزشمند او عبارت است از:
1. الایقاعات 2. الارشاد 3. شواهد الهدایه4. منهاج الهدایه 5. ارشاد المسترشدین 6. الارشاد 7. النخبه 8. مناسك الحج.[11]
3. آقا محمد علی هزار جریبی (متوفی 1245 ق.): او از بزرگان علما بود و در علوم عقلی و نقلی مهارت خاصی داشت. كتابهای «البدر الباهر» در تفسیر، «السراج المنیر» در علم رجال، «تبصره المستبصرین» در امامت، كتاب الصلوه و «انیس المشتغلین» آثار قلمی این دانشور بزرگ است.[12]
4. آقا احمد كرمانشاهی (نوه وحید بهبهانی): از آن بزرگوار آثاری چون «مرآت الاحوال» درموضوع رجال (به زبان فارسی) «العمودیه فی شرح الصمدیه»، «نور الانوار»، «الدّرر الغرویّه» و شرح مختصر النافع و كتب دیگر به جای مانده است.[13]
5. سید محمد مهدی خوانساری (متوفای 1246 ق.) او نوه آقا حسین خوانساری است. از جمله تألیفات و آثار قلمی این سید بزرگوار رساله مشهور و مبسوطی در احوال ابوبصیر است كه «عدیمه النظیر فی احوال ابی بصیر» نامیده شده است.[14]
6. سید علی خوانساری.
7. میرزا ابواطالب قمّی.
8. حاج سید اسماعیل قمّی.
9. میرزا علی رضا قمّی.
10. شیخ حسین قمّی.
11. حاج ملا اسدالله بروجردی.
12. حاج ملا محمد كزازی.[15]
13. ملا غلامرضا آرانی.
بسیاری از این بزرگان از میرزای قمی اجازه روایت و حدیث دریافت كرده‌اند.[16]
تبلیغ و ارشاد
فعالیتهای فرهنگی این شخصیت عالیقدر تنها به مطالعه و تحقیق، تألیف و تصنیف و تدریس و تربیت شاگرد محدود نمی‌شد و كثرت اشتغالات علمی و اجتماعی، او را از وظیفه اصلیش، یعنی تبلیغ دین و ترویج و نشر آیین مقدس اسلام وارشاد و هدایت بندگان خدا باز نمی‌داشت. او در حالی كه پناه محكم و مطمئن برای اهل علم بود مرشد و معلّمی دلسوز و پدری مهربان برای مردم شناخته می‌شد. به همین سبب به موازات برنامه‌های درسی كه برای دانش پژوهان و اهل فضل داشت خطابه‌ها و سخنرانیهایی نیز برای سایر افراد برپا می‌داشت.[17]
از میرزا بیاموزیم
ویژگیهایی كه رمز موفقیت و عامل پیروزی و سربلندی این مرد بزرگ بوده است عبارت است:
الف) صبر و استقامت:
شكیبایی و استقامت و پایمردی از ویژگیای بارز میرزا است. او در طول زندگی پر نشیب و فرازش همواره در برابر مشكلات چون كوه مقاوم و پایدار بود و هرگز در مقابل حوادث ناگوار و انبوه سختیها زانو به زمین نزد. با اینكه در طول زندگی هشتاد ساله‌اش مخصوصاً دوران تحصیل با مشكلات فراوانی مواجه بود، با استفاده از شكیبایی توانست بر همه مشكلات پیروز شود.[18]
ب) جدیت در تحصیل:
او در فراگیری علوم اسلامی چنان كوشا بود كه شبها كمتر به خواب می‌رفت و بیشتر وقت را مشغول مطالعه بود.[19]
ج) تلاش پیگیر:
تلاشگری فوق‌العاده او سبب شده كه او را یكی از پركارترین فقهای شیعه به شمار می‌آورند. او تمام عمر مباركش را به درس و بحث، مطالعه و تحقیق و هدایت و ارشاد خلق سپری كرد و لحظه‌ای‌ آرام ننشست.
گاه در سنگر محراب و مسجد به اقامه جمعه و جماعت و ارشاد و هدایت مشغول بود و گاه بر كرسی تدریس به نشر علوم اسلامی و تربیت و پرورش شاگرد، زمانی در مسند فتوا و استنباط احكام شریعت و جواب استفتاءات و گاهی نیز به مطالعه و تحقیق و تألیف و تصنیف سرگرم بود.
د) ذوق شعری:
او علاوه بر مقام فقاهت، دارای طبع شعر بود و دیوان شعر آن بزرگوار در حدود پنج هزار بیت كه به زبان فارسی و عربی سروده شده است.
ه‍) خوشنویسی:
میرزای قمی علاوه بر مزایای علمی و اخلاقی از زیبایی خط برخوردار بوده است. مؤلف كتاب «روضات الجنّات» در این باره می‌نویسد:
«مرحوم میرزا بسیار خوش خط بود و با هر یك از دو نوع خط مرسوم زمانش ـ یعنی نسخ و نستعلیق ـ آشنایی كامل داشته و هر دو را به طرز جالب و زیبایی می‌نگاشته است. نوشته‌های زیبایی كه با زبان فارسی و عربی، با خط نسخ و نستعلیق از آن بزرگوار در نزد ما موجود است خود بهترین شاهد و گواه بر این مطلب است.»[20]
وفات
سرانجام آفتاب زندگی این شخصیت بزرگ علمی و دینی كه سالها وجود مباركش منشأ خیر و درخشندگی بود در سال 1231 ق.[21] غروب كرد او در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیك گفت و روح پاكش به سوی معشوق شتافت و در جوار رحمت حق تعالی قرار گرفت. پیكر این مرد بزرگ با نهایت تجلیل و احترام تشییع گردید و در قبرستان شیخان قم، مقابل مقبره زكریا بن آدم به خاك سپرده شد.

[1] . بنا به نقل دیگری 1153 و بر طبق نقل سومی سال 1150 ق.
[2] . منطقه‌ای از توابع شهرستان الیگودرز (در استان لرستان) و در 12 فرسخی بروجرد. (فرهنگ فارسی).
[3] . ر. ك: اعیان الشیعه، محسن امین عاملی، ج 2، ص 481.
[4] . وحید بهبهانی، علی دوانی، ص 196.
[5] . ر.ك: قصص العلماء، محمد تنكابنی، ص 180؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 411.
[6] . گنجینه آثار قم، ج 1، ص 313.
[7] . اعیان الشیعه، ج 2، ص 421.
[8] . الذریعه، ج 23، ص 124.
[9] . همان، ج 20، ص 94.
[10] . ر. ك: الكرام البرره، ج 1، ص 192، 194.
[11] . همان، ص 14.
[12] . اعیان الشیعه، ج 10، ص 26.
[13] . الكرام البرره، ج 1، ص 10.
[14] . معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج 3، ص 87.
[15] . ر. ك: روضات الجنات، ج 5، ص 370؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 152؛ تاریخ قم، ص 251، 259، 277، 279؛ گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 1، ص 146.
[16] . روضات الجنات، همان؛ وحید بهبهانی، ص 261.
[17] . اعیان الشیعه، ج 2، ص 412.
[18] . ر. ك: قصص العلماء، ص 180.
[19] . روضات الجنات، ج 5، ص 378.
[20] . همان، ص 371.
[21] . بنا به نقل دیگری، در سال 1233 ق.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    امتیاز شما به این وبلاگ چند است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 444
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 199
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 558
  • باردید دیروز : 109
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 667
  • بازدید ماه : 975
  • بازدید سال : 20,883
  • بازدید کلی : 841,971